Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8274 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
at stake
U
نامعلوم موضوع بحث
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sequential access
U
فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
queues
U
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queue
U
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queueing
U
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queued
U
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread
U
این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
red herring
U
شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herrings
U
شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
that is not the proposition
U
موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
pendants
U
نامعلوم
unknown
U
نامعلوم
unknowns
U
نامعلوم
conditional
U
نامعلوم
pendant
U
نامعلوم
inconspicuous
U
نامعلوم
undecided
U
نامعلوم
uncertainly
U
نامعلوم
unlimited
U
نامعلوم
nebulose
U
نامعلوم
uncertain
U
نامعلوم
equivocal
U
نامعلوم
quite in the air
U
نامعلوم
reversing
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
haziest
U
نامعلوم گیج
hazy
U
نامعلوم گیج
hazier
U
نامعلوم گیج
fuzzy logic
U
منطق نامعلوم
indistinctly
U
بطور نامعلوم
invisible exports
U
فرستادههای نامعلوم
upon the die
U
قماری نامعلوم
indefinitely
U
بطور نامعلوم
incalculable
U
نا شمردنی نامعلوم
no known loss
U
زیان نامعلوم
uncharted
U
نامعلوم ندانسته
inconspicuously
U
بطور نامعلوم
dubiously
U
بطور نامعلوم
nonsignificant
U
غیر معین نامعلوم
obscurely
U
بطور تیره و نامعلوم
indistinct noise
U
صدای اهسته و نامعلوم
indescribable
U
توصیف ناپذیر نامعلوم
cryptogenic
U
دارای اصل وریشه نامعلوم
to put a
[big]
question mark over something
U
چیزی را نامشخص
[نامعلوم ]
کردن
circulars
U
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circular
U
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
themes
U
موضوع
theme
U
موضوع
text
U
موضوع
topic
U
موضوع
subject
[topic]
U
موضوع
texts
U
موضوع
head
U
موضوع
questioned
U
موضوع
questions
U
موضوع
question
U
موضوع
matter
U
موضوع
issued
U
موضوع
issues
U
موضوع
plotless
U
بی موضوع
point
U
موضوع
issue
U
موضوع
topics
U
موضوع ها
objecting
U
موضوع
objects
U
موضوع
criteria
U
موضوع
matters
U
موضوع
proposition
U
موضوع
propositioned
U
موضوع
propositioning
U
موضوع
objected
U
موضوع
topic
U
موضوع
topics
U
موضوع
mattered
U
موضوع
direct objects
U
موضوع
indirect objects
U
موضوع
mattering
U
موضوع
object
U
موضوع
propositions
U
موضوع
afair
U
موضوع
subjects
U
موضوع
themes
U
موضوع ها
subjecting
U
موضوع
subjects
U
موضوع ها
subjected
U
موضوع
subject
U
موضوع
motifs
U
موضوع
motif
U
موضوع
subject
U
شیی موضوع
subjects
U
شیی موضوع
monomaniac
U
دیوانه یک موضوع
subjecting
U
شیی موضوع
subjected
U
رعایا موضوع
res ipsa loquitur
U
موضوع گویاست
subjected
U
شیی موضوع
subject
U
رعایا موضوع
in contestation
U
موضوع بحث
in question
U
موضوع بحث
privity
U
موضوع محرمانه
it is a question of money
U
موضوع بسته به
affaire d'honneur
U
موضوع شرافتی
side issues
U
موضوع فرعی
beside the question
U
خارج از موضوع
subjects
U
رعایا موضوع
out of question
U
خارج از موضوع
not to the point
U
خارج از موضوع
matter on hand
U
موضوع بحث
recitation
U
تعریف موضوع
objective complement
U
مکمل موضوع
recitations
U
تعریف موضوع
at issue
U
موضوع بحث
side issue
U
موضوع فرعی
subjecting
U
رعایا موضوع
off the track
U
از موضوع پرت
problems
U
معما موضوع
lemma
U
مقدمه موضوع
problem
U
معما موضوع
not to point
U
بیرون از موضوع
grievance
U
موضوع شکایت
What is happening?
U
موضوع چه است؟
business
U
موضوع تجارت
businesses
U
موضوع تجارت
What's on?
U
موضوع چه است؟
What's up?
U
موضوع چه است؟
What's wrong?
U
موضوع چه است؟
neither here nor there
<idiom>
U
بیربط به موضوع
What's going on?
U
موضوع چه است؟
What is the matter?
U
موضوع چه است؟
What's cooking?
U
موضوع چه است؟
decades
U
ده موضوع یا رویداد
fair game
<idiom>
U
موضوع تهاجم
case
U
موضوع حالت
decade
U
ده موضوع یا رویداد
postulate
U
اصل موضوع
postulated
U
اصل موضوع
issued
U
موضوع شماره
postulates
U
اصل موضوع
a horse of another colour
[different colour]
U
موضوع علیحده
postulating
U
اصل موضوع
What gives?
U
موضوع چه است؟
cases
U
موضوع حالت
What's the matter?
U
موضوع چیه؟
issued
U
موضوع دعوی
issues
U
موضوع شماره
issues
U
موضوع دعوی
objected
U
موضوع منظره
object
U
موضوع منظره
subject matter
U
موضوع اصلی
subject matter
U
مطلب موضوع
irrelevant
U
خارج از موضوع
subject of debate
U
موضوع دعوی
subject and predicate
U
موضوع و محمول
indirect objects
U
موضوع منظره
subduce
U
موضوع کردن
direct objects
U
موضوع منظره
sign position
U
موضوع علامت
sides of the question
U
اطراف موضوع
issue
U
موضوع دعوی
What is it all about ?
U
موضوع چیست ؟
universe of discourse
U
موضوع بحث
side show
U
موضوع فرعی
issue
U
موضوع شماره
What's behind all this?
U
موضوع چه است؟
objects
U
موضوع منظره
objecting
U
موضوع منظره
It dawned on me.
U
بعدش من
[آن موضوع را]
فهمیدم.
It deals with ...
U
موضوع در باره ... است.
content
U
موضوع یک برنامه یا متن
contested area
U
منطقه موضوع اختلاف
deviate from the main subject
U
از موضوع خارج شدن
vexata questio
U
موضوع متنازع فیه
topicality
U
موضوع موردبحث روز
obiter dictum
U
خارج از موضوع دعوی
thematic apperception test
U
ازمون اندریافت موضوع
object of worship
U
موضوع پرستش یاستایش
the tax in question
U
مالیات موضوع بحث
the matter is perplexed
U
موضوع درهم است
the matter in hand
U
موضوع مورد بحث
that is not the question
U
موضوع این نیست
permit goods coveredby
U
کالای موضوع پروانه
that is a matter of habit
U
موضوع عادت است
question in dispute
U
موضوع متنازع فیه
reagent
U
موضوع ازمایش روانی
remind me ofit
U
ان موضوع را بخاطرمن بیاورید
The contrary was proved.
U
عکس موضوع ثابت شد
The topic of our discussion . The subject of our talk (argument).
U
موضوع بحث وصحبت ما
donnee
U
موضوع داستان یا درام
embroglio
U
گیر موضوع غامض
i a with you on that matter
U
من در ان موضوع با شماموافق هستم
it is a question of money
U
موضوع پول است
matter in hand
U
موضوع مورد بحث
name of the game
<idiom>
U
قسمت اصلی یک موضوع
red herring
<idiom>
U
از موضوع اصلی دورکردن
lowdown
<idiom>
U
لپ مطلب ،حقیقت موضوع
dawn on
<idiom>
U
روشن شدن (موضوع)
That is beside the point. It is irrelevant ( inconsequential , immaterial ) .
U
ربطی به موضوع ندارد
stick to the point
U
از موضوع خارج نشوید
subject
U
مبحث موضوع مطالعه
plot
U
موضوع اصلی توط ئه
Recent search history
Forum search
1
ICR
2
make the case? به فارسی چی میشه
1
coffee table conversation piece
1
جداسازی سلولهایسرطانیگردشی با افزایش حجم ناشی از پرتو تابیدهشده به سلولهای سرطانی جاذب نانوذرات طلا
1
جداسازی سلولهایسرطانیگردشی به کمک افزایش حجم ناشی از تابش لیزر به سلول های حاوی نانوذرات طلا
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com